یک تجربه بعد از استفاده از متد A.J
دوستان این صبحانه منه ( البته جاتون خالی 🤗🤗) من از امروز یا بدنم هماهنگ شدم.
با هم بسم ا….گفتیم بهش اعتماد کامل کردم گفتم هر زمان سیر شدی بگوووو. جاتون خالی خوردم. وخوردم. آگاهانه وبا لذت. تا اینکه بدن عزیز وهوشمندم گفت. کافیه. منم همون لحظه دست کشیدم.
اگر داخل تصویر دقت کنید حتی دو حبه انگور مانده بود ولی مثل قبل. نگفتم. این دو حبه چیزی نیست گناه داره. یا اون تکه نون نصف شده.
اونو بخورم. دیگه بسه. نه. نه. من به بدنم قول دادم. وقتی فرمان اومد. مهم نیست. هر چقدر مونده باشه دیگه اضافی به یدنم تحمیل نمیکنم. 😄 بنظرم. این یه رابطه. دو سر سوده. 🤗🤗🤗🤗