من هم داشتم از مهمونی بر میگشتم به سمت منزل که یادم اومد کاهو نداریم
بعد ناخودآگاه درونم گفته شد مهم نیست یه عالمه کلم ،ترب ،لبو. و. چیزای. گیاهی دیگه در یخچال داری. تو هم که یک معده اندازه مشت دستت،بیشتر نداری. چرااااااااااا. حرص میزنی؟(مثل همون وقت هایی که چلوکباب دلن می خواهد)
کاهو رو چند روز دیگه بگیر.😳😳😳 برام جالب بود چون من عادت داشتم همیشه. همه سبزیجات در خونه برای کنار میز داشته باشم.( 😉دقیقا مثل رستوران) و راحت. از اونجا رد شدم وخرید. هم نکردم. واماااااااااااا. نکته جالبتر. باورتووووووون. نمیشه، امشب از انگشت شمار، شبهای در زندگی منه. که شام میل نداشتم. یا بهتر بگم. واقعا یادم نمیاد که. شبی شام نخورده باشم 🙈
نمیدونم. ولی امیدوارم. بتونم احساسم رو درست بیان کنم. باوووووور. کنید. من الان دارم حس میکنم. که از اون نیرویی که. همیشه منو به سمت خوردن. هل میداد. خبری نیست. من تا قبل از این تجربه ، همیشه فکر میکردم. من ولع خوردن دارم.
ولی امشب متوجه شدم. اینطور نبوده نیروی مرا هل میداده. وتازه فهمیدم لاغرها. چه حسی دارند. واااااااااای. حسه عجیبی هست این حس رو دوستش دارم. 😍😍😍
امشب متوجه شدم. باورهای اشتباه من. دقیقا مثل. یه نسخه پزشکی شده بود که در اون تجویز شده بود. باید هر شب شام. بخورم. بدون استثنا😱 و من مجبوووووور. بودم. داروهامو. بخورم. دوستان دقت کنید. گفتم. مجبوررر. بودم.
نمیدونم حس. وتجربه. منو متوجه میشید.????? امیدوارم. همتون. به زودی تجربش کنید😄. یه حس رهایی. یه حس خوده واقعی خود بودن یه حسه در بند هوس نبودن. مجبور نبودن به تکلیفی که دوستش نداری.
😢 به به. نمیدونید. چه لذتی. داره. من همیشه فکر میکردم. 👈👈🤔حاااااااالا به فرض اینکه لاغر. هم بشیم ، خصلتهای لاغرها رو هم یاد بگیریم، ولی ی ی ی. افسوس که لذت خوردن. رو از دست میدیم.😔 👈👈👈ولی. خدایاااااااااااااا. ممنونم. که اشتباه فکر کرده بودم. حالا با تجربه جدیدم. فهمیدم. الان اگر. چلو کباب میخورم. تفاوته حسش با. قبل از دوره در چیه ???
دقیقا. مثل اینه که الان مثل یه ملکه با ارامش وبه میزانی که میلم هست. میخورم. و برایم هم مهم نیست چقدر در ظرف بماند. اما تا چند وقت قبل،وقتی اون چلو کباب رو میخوردم.
حال مستخدم همان کاخ را داشتم. که از نگرانی اینکه دیگران بیایند وزودتر. اونرو بخورند. سریعرو. تند دست بکار میشدم. و میگفتم . چلو کبابی به این خوبی نصیبم نمی شود. تا جایی که میتوانستم. میخوردم. حتی یک دانه هم نباید. میماند اصراف میشد. حیف،،میشد.
دل درد. و عذاب وجدان بعد از چلو کباب همیشگی بود. میخوام. از جناب استاد وبرادرشون. همین الان. وهمین جاااا تشکر. ویژه کنم. هر چندمیدونم. نتایج زیادی در راهه. ولی خدا میدونه چقدر احساس خوبی دارم. سپااااااس وسپاااااااس. خالصانه من نثارتان 💐💐💐💐💐