مسیر متدa.j ، مسیر درست تغییر کردن را به من یاد داد
راهی برای تغییر بلد نبودم تا به مسیر متدa.j رسیدم
تجربه خانم اشرف . با سلام خدمت استاد گرامی. من تا به الان که جلسه سیزده هستم، در این مسیر متدa.j خوشبختانه تغییراتی کردم. به هر کدام از این تغییرات که رسیدم و یاد گرفتم از شما، احساس می کردم واقعاً توی وجودم جاش خالیه. در زندگیم جاش خالیه. یه جورایی می دانستم نیاز دارم به تغییر. ولی راهی بلد نبودم تا به این مسیر متدa.j رسیدم. خداروشکر می کنم والبته که از شما سپاسگزارم.
ما به نبودن این درس هایی که گرفتیم تا به الان عادت کردیم یه جورایی. مثلا یکیش همین عذاب وجدانی که از غذا خوردن همیشه داشتم. غذام رو می خوردم، اما با عذاب وجدان. یا اینکه همیشه احساس می کردم وای چقدر من زود گرسنه می شم!! الان دیگه عذاب وجدان رو کنار گذاشتم. چون الان فهمیدم که دارم به اندازه نیاز بدنم غذا می خورم.
خوردن های احساسی و مشکلات گوارشم خوب شده
صدای بدنم رو می شنوم، و بنابراین ازش لذت می برم. از اون غذایی که دارم می خورم به جای عذاب وجدان دارم لذت می برم. و این خیلی عالیه.می توانم بگویم از شر خوردن های احساسی تا حدودی رها شدم. یعنی می توانم تشخیص بدهم که من الان نیاز بدنم هست که دارم می رم سراغ خوردن، یا به خاطر شرایطیه که توش هستم و احساسساتی که به من غلبه کرده، داره من رو می کشه سمت خوردن.
بدون رژیم کتوژنیک ،کانادایی و…و هر دارو و دمنوشی از سایز ۴۶ به سایز ۴۰ رسیدم!
وقتی که غذا خوردنم کم شده، معده ام هم آروم تر شده. من همیشه مشکل گوارش داشتم. احساس سنگینی توی معده. احساس خیلی بد، خیلی بد. شکر خدا اون حالت های معده من خیلی خوب شده.
در مسیر متدa.j یاد گرفتم بدون فکر و سریع واکنش ندهم
و دیگه اینکه توی مواجهه با مسائل مختلف یادگرفتم نظر ندهم. یعنی لااقل سریع اقدام نکنم. سریع واکنش نشون ندهم. خب خوشبختانه با یاد گرفتن تکنیک های مسیر متدa.j ، هر موردی که برام پیش میاد، یا هر حرفی که می شنوم، سعی می کنم تمرکز کنم. خوب فکر کنم در موردش. بعد حرفی بزنم یا اقدامی بکنم.
کلاً انسان مثبت اندیشی ام. قبل از اینکه وارد مسیر متدa.j بشم. اما الان باز فکر میکنم که بهتر دیدن دنیا و مسائلش رو، بیشتر از قبل دارم روی اش می کنم. بیشتر از قبل به مثبت اندیشی روی آوردم.
به قدرت ذهنم باور نداشتم، اما…
در این مسیر متدa.j به قدرت ذهنم پی بردم. چیزی که خب واقعاً قبل از این متدa.j من نه آگاهی داشتم ازش و نه اعتقادی داشتم به اون. ولی الان میدونم که هر فرکانسی که به کائنات بفرستم، پس خواهم گرفت. بهتر از قبل صحبت می کنم. امیدوارتر زندگی می کنم. گاهی وقت ها توی شرایطی قرار می گیریم که مجبوریم با کسانی در تعامل هستیم، حرف های منفی که شاید در دنیای امروزی ما به اون می گویند”دردل”، خب مجبوریم گوش کنیم.
از جاهایی که بشود فرارکرد، من خودم سعی می کنم که خودم رو در محیطی قرار ندهم که روح روانم آزرده بشود. ولی بعضی وقت ها واقعاً گریزی از آن نیست.
حالا در مسیر متدa.j یاد گرفتم که من این حرف ها رو می شنوم، توی گوشه ای از وجودم قرار می دهم. اما زندگیم رو می کنم. نمی گذارم که من رو از شاد بودنم، یا احساس رضایتی که دارم، یا از رسیدن به اهدافم دور کنه. و این رو مدیون شما هستم.
در مسیر متدa.j یاد گرفتم چطور احساسات بدم را بپذیرم!
خیلی برام جالب بود که شما بارها توی جلسات تأکید کردید که یک جایی در نظر بگیرید برای احساسات ناخوبتون، ولی زندگیتون رو بکنید. این خیلی جالب بود. یا اینکه هر اتفاقی دوروبرم می افتد یا خودم می شنوم، روی اون فکر می کنم. از بعضی هاشون به عنوان نشانه در مسیر زندگی استفاده می کنم.
کنترل هوشمندانه اشتها را یاد گرفتم
دیگر اینکه همین که هوشمندانه اشتهای خودمون رو کنترل کنیم، و دست از ریزه خواری برداریم خیلی تغییر بزرگی هست. خوشبختانه در حوزه ی تناسب اندام، فکر می کنم نتایج برای من دارند از راه می رسند. با تغییر سایزی که پیدا کردم، این حس رو دارم.
خداروشکر می کنم به خاطر اینکه من رو در این مسیر متدa.j قرار داد. من رو راهنمایی کرد. من رو لایق دانست خداوند عالم، تا بتوانم بدون عذاب وجدان، بدون عذاب جسم و روحم به تناسب اندام برسم.
من امیدوارم، و به نتیجه می رسم. اون وزنی که توی ذهنمِ کوک شده، روی اون وزن، حتماً می رسم. از الان می دونم که قرار نیست خیلی سریع به نتیجه برسم. همین که توی مسیر متدa.j قرار گرفتم و نتایج برام شروع شده، من خیلی خوشحالم. و مطمئنم. چون ایمان دارم به این روش.
در نهایت تشکر میکنم از شما. از راهنمایی هاتون. از دلسوزی هاتون. خوشحالم که استادی دلسوز مثل شما دارم. باز هم از خدای مهربانم و شما سپاسگزارم.
با شرکت در دوره ی تناسب اندام و لاغری با ذهن ای جی، تجربه ی خوب بعدی، حتماً تجربه ی شماست.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.