کاهش کالری مصرفی برای لاغری کار غلطی است
کاهش کالری مصرفی برای لاغری کار غلطی است!
سال هاست که یک تفکر سنتی در مورد چاقی وجود دارد، که می گوید: میزان کالری مصرفی منهای میزان کالری خروجی، برابر است با میزان چربی بدن یا چاقی. اکنون به دلایلی که این معادله را ناقص می داند، می پردازیم. چند فرض اشتباه در مورد این معادله ( کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری )وجود دارد، که در ادامه آورده شده است.
جلسه اول وبینار تناسب اندام با متد A.J
فرض اشتباه اول کاهش کالری مصرفی برای لاغری:
اولین فرض غلطی که در مورد کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری وجود دارد.این هست که” کالری ورودی را مستقل از کالری خروجی می داند”. در حالی که چنین نیست! یعنی میزان کالری ورودی به بدن و مصرف آن برای سوخت و ساز یا همان کالری مصرفی به هم مرتبط هستند. وقتی که کالری ورودی به بدن (فرد چاق) کاهش می یابد (به واسطه ی رژیم)،از آن طرف این کاهش باعث کم شدن میزان کالری مصرفی در بدن می شود. و این یک مکانیزم دفاعی و طبیعی و غیرارادی سیستم هوشمند بدن ماست.
به عنوان مثال ۳۰درصد کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری ، مشخصاً باعث کاهش ۳۰ درصد از مصرف کالری خروجی در بدن می شود. باید در نظر داشت که این نرخ کاهش وزن و روند لاغری را کم می کند.
فرض اشتباه دوم:
دومین فرض غلطی که در مورد کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری وجود دارد.این است که برای این معادله میزان سوخت و ساز بدن ثابت در نظر گرفته شده است. واقعیت این است که اندازه گیری کالری ای که وارد بدن شده است.کار راحت تری است.نسبت به اندازه گیری کالری یا انرژی مصرفی بدن. چون این کار بسیار پیچیده است. مثلا یک تصور وجود دارد که اگر ورزش نکنیم، میزان کالری موجود در بدن ثابت می ماند.
باید دقت کرد که سوخت و ساز بدن انسان به چندین عامل بستگی دارد. وحاصل تمام این موارد است:
*سوخت و ساز پایه
*گرمادهی مواد غذایی مصرفی در بدن
*گرمادهی فعالیت های غیر ورزشی
*مصرف اکسژن پس از فعالیت
*فعالیت بدنی و ورزشی
سوخت و ساز انرژی در بدن می تواند بسته به میزان کالری دریافتی و سایر فاکتورها تا ۵۰ درصد افزایش یا کاهش داشته باشد. بنابراین به همین سادگی نیست که هرچه کمتر بخورید و کالری کمتری دریافت کنید، لاغر و لاغرتر می شوید و لاغر می مانید.
فرض اشتباه سوم:
سومین فرض غلطی که در مورد کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری وجود دارد.این است که ما می توانیم کالری ورودی به بدن را کنترل کنیم. این باور از آنجا سرچشمه می گیرد که غذا خوردن حرکتی تماماً ارادی به نظر می رسد. چون ظاهرا غذا خوردن ارادی است پس اغلب تصور می شود که می توانیم غذا خوردنمان را کنترل کنیم. به نقش گرسنگی ها و ولع ها و عادات و هیجاناتی که کنترلی بر آنها نیست، هم نادیده انگاشته می شود. اینها مواردی هستند که فرد یک عمر به صورت عاجزانه و ناخودآگاه به آنها پاسخ داده و اسیر آنها بوده است.
درست است که ما فعل خوردن و چه چیز خوردن را خودآگاه انجام می دهیم. ولی این فقط ظاهر ماجراست. و نظام پیچیده ای در بدن ما وجود دارد که ما را به خوردن و نخوردن غذا وادار می کند. تنظیم چربی در بدن ما، مثل نفس کشیدن و ضربان قلب تحت کنترل خودکار بدن و غیرآگاهانه است.
فرض اشتباه چهارم:
چهارمین فرض غلطی که در مورد کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری وجود دارد.این هست که تجمع چربی در بدن ما امری اضافی و بی حساب و کتاب است. و فقط به یک عامل اصلی، پرخوری بستگی دارد. باید این نکته مهم را دانست که، هیچ نظامی در بدن ما بی حساب و کتاب نیست. و همه چیز به دقت تمام تنظیم شده است. حتی اگر از بیرون به نظر من و شما یک امر نا هماهنگ و ناخواستنی مثل بیماری باشد. باید گفت که حتی بیماری هم در پاسخ دقیق به یک سری تغییرات نامناسب و خارج از تعادل بوده است.که برای ایجاد و برقراری یک تعادلی رخ داده است.حتی اگر نتیجه اش عدم سلامتی است.
این را بدانیم که میزان چربی بدن ما لزوماً، تنها توسط خوردن یا نخوردن مواد غذایی، در بدن زیاد یا کم نمی شود. پس چطور این معادله ی:
میزان چاقی و چربی بدن=کالری خروجی-کالری ورودی
می تواند ناقص نباشد و تعیین کننده باشد؟!
فرض اشتباه پنجم:
پنجمین فرض غلطی که در مورد کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری وجود دارد. این است که تصور می شود تمام کالری ها مثل هم هستند. این فرض از همه خطرناک تر است. تمام کالری ها مثل هم نیستند که ما فقط در محاسبات رژیمی به آنها عدد بدهیم. مثلا ۱۰۰ کالری از شیر و ۱۰۰ کالری از عدس در محاسبات فقط همان ۱۰۰ کالری به حساب می آیند! این در حالی است که نقش برخی از انواع کالری ها در افزایش چربی و کاهش آن، با هم فرق دارد. وقتی می گوییم تنها عامل چاقی زیاد بودن کالری دریافتی است، یعنی تمام کالری ها را مثل هم فرض کردیم. و تمام مواد غذایی را فقط از منظر عدد انرژی کالری شان بررسی کردیم.
این درست نیست. چون مثلا پاسخی را که بدن و نظام تنظیم سوخت و ساز شما به کالری روغن زیتون می دهد با پاسخی را که به کالری شکر می دهد با هم فرق دارند. مثلا پاسخ بدن نسبت به دریافت شکر، افزایش سطح قند خون و تحریک انسولین از لوزالمعده است. ولی روغن زیتون این اثر را ندارد. و وقتی جذب روده می شود و به کبد می رود سطح قند خون یا انسولین خیلی تغییر نمی کند.
به طور خلاصه، واکنش نظام سوخت و ساز و نظام هورمونی بدن به این دو ماده ی غذایی متفاوت است و یکی نیست.
چطور از اضافه وزن بدون رژیم، ورزش، دمنوش، قرص، عملهای جراحی و تمامی روشهای مرسوم دیگه خلاص شد ؟!!!!
کاهش کالری مصرفی برای لاغری یک نگاه سطحی
بنابراین با توجه به مطالبی که ذکر شد، مشخص شد که چرا معادله ی: میزان کالری مصرفی منهای میزان کالری خروجی، برابر است با میزان چربی بدن یا چاقی، کاملا قابل قبول نیست. در واقع کاهش کالری مصرفی به نیت لاغری و رسیدن به تناسب اندام ماندگار یک روش با نتیجه موقت است. یک نگاه سطحی به مقوله ی کالری و مواد غذایی و اصلی تر از همه به سیستم بدن انسان است. در واقع قوانین ترمودینامیک که در علم فیزیک مطرح اند، برای بدن انسان خیلی قابل استفاده نیستند. چون ارتباطی با زیست شناسی انسان ندارند. و بدن ما نظام بسته نیست که قوانین فیزیک کاملاً درباره ی آن صدق کنند.
اینجور نیست که ما فکر کنیم رژیم سختی بگیریم و بدنمان واکنش نشان ندهد. و مغزمان بالاترین مقاومت هایش را جلوی پای ما نگذارد.
این مبحث بسیار گسترده است.ولی اینجا به صورت خلاصه و ساده شده برای درک بهتر خواننده تهیه شده بود.امیدوارم که مفید واقع شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.